تقریبا همه علاقمندان و دنبال کنندگان اخبار فیلم و سریال، «ساترا» را می شناسند؛ همان «سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر» که از سازمانهای زیرمجموعه صداوسیمای ایران محسوب میشود و طی یک سال گذشته با تصویب مجلس و ابلاغیه رییس قوه قضاییه توانست مدیریت نظارت و اعطای مجوز برای تولیدات هنری در فضای مجازی را کسب کند. ریاست این سازمان در حال حاضر بر عهده سید محمدصادق امامیان، رئیس اسبق اندیشکده حکمرانی شریف است. جالب آنکه تمام تولیداتی که تحت ممیزی یا توقیف قرار میگیرند، پیشتر از مجرای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجوز ساخت دریافت کرده بودند! اما مسالهای که این روزها پیرامون «ساترا» می گردد، ماجرای پوشش یک پارچه برخی سایتها و خبرگزاری درباره کاهش بودجه آن است!
بودجه ساترا، کاهش یا افزایش؟
بر این اساس گفته می شود که یک نکته مهم درباره بودجه صداوسیما، کاهش شدید بودجه «ساترا» است. در حالی که دولت قبلی در بودجه ۱۴۰۰، برای «ساترا» بودجهای در نظر نگرفته بود، نمایندگان مجلس ۳۰۰ میلیارد تومان برای خود «ساترا» به تصویب رساندند و ۱۵۰۰ میلیارد تومان نیز برای حمایت از پلتفرمها به «ساترا» اعطا کردند تا به صلاحدید این سازمان، میان شرکتهای تولید و پخش فیلم و سریال اینترنتی، تقسیم شود. ظاهرا دولت سیزدهم بودجه ۳۰۰ میلیاردی را به ۴۰ میلیارد کاهش داده و بودجه حمایتی ۱۵۰۰ میلیارد تومانی را نیز به طور کلی حذف کرده است. البته این صرفا پیشنهادی است که به مجلس ارائه شده. همان مجلسی که در دولت گذشته هم که همسو با خط فکری اش نبود، برای «ساترا» ریخت و پاش ۱۵۰۰ میلیاردی انجام داد! البته ساختن و رسمیت بخشیدن به یک صندوقچه نظارتی که بودجه هم بگیرد، با چالش هایی نیز همراه بود. در دیماه سال ۱۳۹۸، ابراهیم رئیسی (رئیس وقت قوه قضاییه) در بخشنامهای اعلام کرد که هر گونه فعالیت در زمینه «صوت و تصویر فراگیر» صرفاً در صورت اخذ مجوز از صداوسیما مجاز است. در ادامه رئیس جمهور وقت، حسن روحانی نیز طی نامهای در پاسخ به این بخشنامه (با رونوشت به اسحاق جهانگیری، علیاصغر حجازی، آذری جهرمی، عباس صالحی و ابوالحسن فیروزآبادی) نوشت: «احتراماً؛ اینگونه امور مرتبط به شورای عالی فضای مجازی است». ماجرای «ساترا» مدتی سوژه خبرگزاری ها بود تا اینکه در ۳ مهر ۱۳۹۹، خانه سینما طی نامهای از عباس صالحی، وزیر ارشاد، درخواست کرد که با موضوع واگذاری مجوزهای شبکه نمایش خانگی از وزارت ارشاد به سازمان صداوسیما مقابله کند. پیش از این، ۲۸ صنف خانه سینما در بیانیهای مشترک راجع به حواشی ایجاد شده برای شبکه نمایش خانگی واکنش نشان داده بودند. اما در نهایت این سازمان طبق اصل ۴۴ قانون اساسی و نظریه تفسیری شورای نگهبان از این اصل، با شانه خالی کردن وزارت ارشاد وقت از مسئولیت، قدرت گرفت و مبصرِ توقیف و محدودیت شد!
ساترا خالی از تشکیلات؟
اما نکته قابل توجه این است که بودجه تخصیص یافته به «ساترا» از زمان اعلام موجودیت آن در حالی که این سازمان نه اساسنامهای دارد و نه تشکیلاتی! مشخص نیست که ابعاد این سازمان چیست و قانونی برای آن وجود ندارد. با این حال برای سال ۱۴۰۰، صداوسیما با حکم قانون، در قانون بودجه که یک ساله است و نه در قانون عمومی، متولی نظارت و صدور مجوز شد. روندی که انجام و اجرای آن برای سال جاری نیز دور از ذهن نیست.
ساترا علیه هنر قیام می کند؟
پس از مجوز ندادن به برنامه اینترنتی عادل فردوسی پور، حذف سریال «هجوم» با بازی گلشیفته فراهانی از پلتفرم های ارائه فیلم، اعمال ممیزی و محدودیت بر آثار شبکه نمایش خانگی چون «زخم کاری»، «می خواهم زنده بمانم» و «میدان سرخ»، ممنوع الکتریکی فرزاد فرزین و اعمال سانسورهای عجیب بر برنامه های گفت وگو محوری چون «همرفیق»، اعتبار «ساترا» میان اهالی فیلم و سریال و برنامه سازان دقیقا مثل اعتبار صدا و سیما شده است. در واقع زیر چتر صدا و سیما رفتن برای مجوز (که ساترا ویترین آن است)، چیزی نیست که بسیاری از اهالی سینما و رسانه به راحتی تن به آن بدهند. مسالهای که «ابوالحسن داوودی»، تهیه کننده و کارگردان سینما در توضیح رویکرد انحصارگرایانه صدا و سیما و تاثیر آن بر آینده رسانه های صوتی و تصویری به «فراز» میگوید: «من این نوع از مدیریت در صدا و سیما را در تمام جهات و برای اداره کل مملکت خطرناک میدانم چه برسد در این مساله. به این دلیل که این شیوه از مدیریت انحصارگرایانه و در امتداد آن بیتوجهی به انتقادات، مشخص کرده که اجرای هر مسئولیت تازه ای در این سازمان، دوباره پیرو همان مدار قبل خواهد بود؛ دایرهای بسته که هم از لحاظ ارزشها و هم از نظر معیارهای فرهنگی دست کم برای بنده رو به افول است. از این مساله تنها میتوان یک برخورد حاکمیتی و ایدئولوژیک را انتظار داشت چون سابقه تلویوزیون خصوصا در ده تا پانزده سال اخیر نشان داده است که به هیچ عنوان از این انحصار دست بر نخواهد داشت؛ آن هم انحصاری که خواست یک ملت و کشور نیست بلکه خواست یک گروه است و یک سلیقه خاص!»
مخالفان، کاهش بودجه «ساترا» را به ضرر محصولات شبکه نمایش خانگی می دانند. حال آنکه «ساترا» طی یک سال اخیر نشان داده برای این بستر، متولی دلسوز و کارآمدی نیست. ضمن اینکه هر کدام از پلتفرم های ارائه دهنده سریال ها و برنامه های شبکه نمایش خانگی، جدا از درآمد از فروش اشتراک و آگهی، مناسبات مالی با افراد حقیقی و حقوقی نیز پیدا کرده اند و در حال کسب سرمایه اند. بنابراین بهتر از حضرات، به دیواری بلندتر از نمایش خانگی برای حمایت از «ساترا» چنگ بزنند!
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟